سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیورهای دنیا، خردهای ناتوان را تباه می سازد [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :9
کل بازدید :240535
تعداد کل یاداشته ها : 64
103/9/2
12:50 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
اقاقیا[75]
دلم گرفته ... دلم عجیب گرفته ... تمام راه به یک چیز فکر می کردم ... اقاقیا هستم ... 13 ساله که اقاقیا هستم ... فقط می تونم بگم یه بچه بیست و چند ساله ام ... پر از سه نقطه های بی مفهوم ...

خبر مایه
پیوند دوستان
 
گلی از بهشت نگاه منتظر خوش مرام اشک تلخ آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام دوزخیان زمین تخیلات خزان زده یک برگ بید عــــشقـــــولـــــک یا زهرا(س) امیدزهرا غریب روزگار یوسف زهرا شمیم حیات توهمات قرن 21 پرواز موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین حاج همت بدون نام تا ریشه هست، جوانه باید زد... خلوت تنهایی اس ام اس عاشقانه ..:: نـو ر و ز::.. مسافر اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز Lovely دنیا به روایت یوسف جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms http://p30iri.com من و او بال های شکسته یک دختر تنها به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم... تبادل لینک بیا مهندسی شیمی را بهتر ببینیم دختر خیره سر گفتگوهای تنهایی(الی جوجه) مسیحای من دختری تنها یک نوشیدنی گرم در یک فنجان قرمز- امیر بی معرفت حریم یاس قافله شهدا امید زهرا مهندسان پالایش زن بودن ممنوع شهید محمدهادی جاودانی (کمیل) ایکنا(اولین و بزرگترین مرکز مخابره اخبار قرآنی در جهان اسلام)

میلاد پیامبر عشق حضرت محمد مصطفی ( صلی الله علیه وآله وسلم ) و امام جعفر صادق (علیه السلام ) به همتون مبارک و خجسته باشه .

دعا یادتون نره

 

پی نوشت:

نه اقاقیای من! تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسانتر است. تحمل اندوه از گدایی همه شادی ها آسانتر است. سهل است که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدی حیات برخیزد. چه چیز مگر هراسی کودکانه در قلب تاریکی، آتش طلب می کند؟ مگر پوزش، فرزند فروتن انحراف نیست؟
نه اقاقیا... بگذار که انتظار فرسودگی بیافریند، زیرا تنها مجرمان التماس خواهند کرد.و ما می توانستیم ایمان به تقدیر را مغلوب ایمان به خویش کنیم. آنگاه ما هرگز نفرین کنندگان امکانات نبودیم.

 

 


87/1/5::: 9:0 ع
نظر()
  
  

خدایا تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم ، تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم ، تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رساتر در برابر جباران اعلام نمایم ، تو تار و پود مرا با غم و درد سرشتی .
تو مرا به آتش عشق سوختی ، تو مرا در طوفان حوادث پرداختی و در کوره ی غم و درد گداختی . تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی و در کویر فقر و حرمان و تنهایی سوزاندی .
خدایا ! تو به من پوچی زود گذر را نمایاندی و ارزش شهادت را آموختی .

گزیده ای از کتاب بینش و نیایش شهید دکتر مصطفی چمران

 


  
  
می گن بهاره....
ولی من که باورم نمی شه
                      تو که کنارم نیستی
فکر می کردم بهار که بیاد تو هم میای ،
                                   شایدم برعکسه ...
     اگه تو کنارم باشی بهاره
    هی !!!
با شمام...
الان دقیقا چه فصلی از ساله؟؟؟؟؟؟

87/1/3::: 5:57 ع
نظر()
  
  

دوست می داشتم لذتی به تو بدهم که تا کنون، هیچ کس به تو نداده است. اما در ضمن این که
مالک این لذتم، نمی دانم چگونه آن را به تو بدهم.می خواستم با چنان صمیمیتی تو را خطاب کنم،
که هیچ کس دیگر، تا کنون نکرده باشد.می خواستم در این ساعت شب به جایی بیایم که تو در آن،
چه بسا کتابها را پی در پی می گشایی و می بندی و در هر یک از آن کتاب ها، چیزهایی را جستجو
می کنی که تا کنون در نیافته ای. به جایی که تو هنوز در آن منتظری، به جایی که شوق تو از
احساسی ناپایدار در شرف تبدیل به اندوه است. جز به خاطر تو نمی نویسم و برای تو نیز جز به خاطر
این ساعات. می خواستم چنان کتابی بنویسم که در آن هر گونه فکر و هر گونه تاثر فردی از نظر تو
پنهان بماند و بپنداری که در آن جز پرتوی از شور و حرارت خویشتن نمی بینی.می خواستم خود را
به تو نزدیک تر کنم و تو، مرا دوست بداری.


87/1/2::: 5:19 ع
نظر()
  
  

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید.
«جرج برنارد شاو»
? سال نو مبارک ?


  
  

حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق د رآمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند . پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی . پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند . همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (علیه السلام) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما د ر آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.


  
  

اللهم ارنی الطلعه الرشیده

یادت نره اولین دعات چی باشه ،
دعام نکنی ، دعات نمی کنم ، گفته باشم !!!!!

به قولی مخلص همه ی خواهرا و برادرای بازدیدکننده !!! هم هستیم .
ان شاء الله که امسال سال ظهور باشه...


86/12/29::: 9:43 ع
نظر()
  
  

سلام ، اشتباه نکن !!! این سلام به سال جدید بود ، به اونایی بود که تو نوبت به دنیا اومدن هستند ، به آدمایی که قراره یا محول الحول والاحوال فردا براشون جادو کنه!!!

از یه دنیای دیگه دارم میام ، از جایی که هنوز نفهمیدم و باور نکردم که اونجا بودم .... از کربلای ایران ، بعدا براتون خوابی رو که دیدم ( این سفر 4 روزه ) رو تعریف می کنم ، شاید یکی پیدا شد تعبیرش کنه...

     عاشقی جرم قشنگی است

                                                در انکار مکوش...
                                            ***************************
   درنگ کن
 دلم با تو همسفر شده است ،
 سفر ، نه ...
    آه!
            دلم با تو در به در شده است...
                                             *********************

         از من پرسید به خاطر چه زنده ای ؟؟؟؟؟
 درحالی که در دل فریاد می زدم :«به خاطر تو »
گفتم :به خاطر هیچ!!!!
                                  از او پرسیدم : تو به خاطر چه زنده ای ؟؟؟؟
             گفت : «به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است...»


 


  
  

اینم به افتخار اونی که خودش می دونه!!!

هدیه ی نوروزیم رو بعدا بهش می دم ...

 

جذاب ترین مرحله ی عشق همین است :

                                   از من تو همان چیز بخواهی که ندارم ...

    کاش

          می دانستی

                  دست در تنگ بلورین کردن و تر شدن یعنی چه ؟


86/12/23::: 6:19 ع
نظر()
  
  

کاملا کپی برداری شده از وب یکی از پیشکسوتان موسوم به ...( اسمش یادم رفته !!!!!)

اقاقیا در سال 86 بصورت ام پی تری!

نمی دونم اسم اینکه وبلاگ زدم رو چی بذارم ؟؟؟؟
خاطره سال:
شرکت در مسابقات کمیکار و مقام اول پوستر و راهیابی به مسابقات چین.
عذاب سال: خودش می دونه و خودم!
شادی سال: زنگ ردم به یه یارویی ، نصف زندگیم کشف شد!
شیرینی سال: وقتی فهمیدیم پوسترمون اول شده ، دو تایی با مریم نشستیم کف سالون و گریه کردیم ، پسرا هم که از زور خوشحالی نا پدید شدن!
تلاش سال: 3 ماه تابستون تو کانون قرآن ، ماشین می ساختیم!
اتفاق نادر سال: 3 بار سفر اصفهان!!!!
سرگرمی سال: پارسی بلاگ که تازه کشفش کردم ، قبلش هم که دفترچه خاطراتام!
تیم سال : کالیستو
دعوای سال : کی لیدر بشه واسه تیم؟؟؟؟
فتح سال : پیدا کردن و البته راضی کردن پارک علم و فناوری بعد از 2 ماه!!!
استاد سال: دکتر مقدسی !
بازدید سال: پالایشگاه اراک!
حسرت سال: ریاضیات مهندسی اونم با سپهریان!
آهنگ سال: 6 تا آهنگ از شجریان (مخصوصا بیات زند )
فیلم سال: یک تکه نان!
سریال سال: ساعت شنی!
تعجب سال: موافقت دکتر براتی با گرفتن طراحی راکتور ، ترم بعدشم کنترل فرایند 1 اونم فقط 2 تا از 84ایها!
رادیو سال: رادیو جوان،برنامه ی هفت شنبه!

شب سال: پنج شبی که تو جامعه بودم و امتحان داشتیم ، تو کل 5 شب 4 ساعت نخوابیدم ، با سه شبی که تا 4 صبح تو سالن ورزشی خوابگاه ماشین تست می کردیم!
روز سال: روزی که از رفتن یکی به مشهد خیلی دلم شکست و حسودیم شد ، زنگ زدن خونمون گفتن بیاید برید مشهد بعد از 2 سال!
خاله خرسه سال: دوستی با یکی !!!!!
افتخار سال: با هام تو شبکه ی استانی مصاحبه کردن( بسوزه پدر ریا)!
بیخیالی سال: حرارت 1 ، وقت امتحان 2 ساعت و نیم بود ، 45 دقیقه که از امتحان گذشت دیدم دارم گیج می زنم پا شدم برگه سفید دادم استاد( البت پس گردنیشم نوشیدیم!!!)، این آخریا هم که کلا بی خیال بودم!!!
جوک سال: م.ر ( یکی از ...)
تصمیم ابلهانه سال: یکی کردن همه ی کلاسای ترم بهارم با ... در حالی که ...!

دوست سال: مریم تو شبای جامعه به همرام دوستاش
دشمن سال: مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد!!!!
دوست موبایلی سال : مریم یزدان زاد ، فاطمه انیسی ، مرضیه عبدالوهابی( هر کدومشون مال یه جای پرتی از دنیان !!!)
دوست اینترنتی سال : یه یاروی توپی به اسم بدون نام ، یه دختر مسیحی مالزیایی به اسم {سم}
ریسک سال: استفاده از گاز هیدروژن به عنوان سوخت ماشین ، از اول کار اشهدمون رو خونده بودیم ولی هیچی نشد!
بی انصافی سال: حرفای ... که بعد از کلی تراوش احساس من نسبت به ... میل کرده بود برام!
ناامیدانه ترین لحظه سال: بعد از خوندن همون حرفا ( در حد موت)!!!، یه جای دیگه هم بود ، روز مسابقه وقتی ماشین اصلا از سر جاش جم نخورد ، بچه ها داشتن خودشون رو برای مسابقه ی اصلی آماده می کردن و من مثل این کشتی غرق شده ها همینطوری داشتم به 6 ماه تلاشمون فکر می کردم و اشک می ریختم .
بی خیال سال : جناب مهندس فخاری !!!! تو لحظات حساس مسابقه دست بغل زده در حال نظارت بودن ، وقتیم ماشین جم نخورد ، انگار نه انگار ( فیگورشون که عمری به هم نخورد !!!!)
سفر داخلی سال : 65 بار رفتیم پالایشگاه برای شارژ مخزن ، ولی کلا یه بارش رو گذاشتن بریم تو!!!
کارگاه سال : کانون قرآن!!!
فحش سال: 5 واحد با یه دکتری برداشتن ، اونم کور کورانه!
حرکت انتحاری سال: 15 گرفتن از هدایه ( در حالیکه فکر می کردم هیچی بارم نیست) !!!
سخت ترین قسمت سال: روزهای امتحانای ترم دانشگاه و جامعه ( اصلا اوضام خوب نبو ، گیج گیج )
ناگفته سال: با تمام وجودم ....!
و...

شاید ادامه داشته باشه!


بدین وسیله از همه دوستان دعوت میشه در این روزهای پایانی به این سوالات جواب کوتاه بدن.

خاطره سال/شادی سال/اتفاق نادر سال/سرگرمی سال/بی خیالی سال/حسرت سال/تصمیم ابلهانه سال/سخت ترین قسمت سال.

و هر آنچه خودتون صلاح میدونید!

یاحق.

 


86/12/23::: 6:14 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >